به گزارش سایت لاله ها لحظات پیش مادر شهید یحیی اسفندیاری پس از تحمل سالها رنج و دوری از فرزند شهیدش و بیماری دارفانی را وداع گفت. مراسم تشیع پیکر پاک اسطوره ی صبر و مهربانی بعد از ظهر امروز از منزل ایشان به سمت گلزار شهدا برگزار می گردد
سایت لاله ها درگذشت به بازماندگان و خانواده ی این شهید بزرگوار تسلیت عرض می نمایید
دوشنبه 20 مهر 1394
به سال 1347 شمسی نوزادی در منزل مرحوم حاج برار قلی در روستای برگه متولد شد که نامش را یحیی نهادند. مادر بزرگوارشان بانو رقیه اسفندیاری زنی مهربان و با تقوی و عاشق اهل بیت بود که فرزند عزیزش را با عشق به حضرت زهرا(س) تربیت نمود.......
شهید یحیی دروس ابتدایی را در روستا فرا گرفت و دوره راهنمایی را در روستای مجاور( نوذر آباد ) سپری نمود و به دلیل عشق و علاقه ویژه به امام حسین(ع) تصمیم گرفت تا به حوزه علمیه راه یابد. ابتدا جهت تحصیل به حوزه علمیه نکا رفت و در سال 1362 جهت ادامه تحصیل به حوزه علمیه رستمکلا هجرت نمود و به مدت دو سال در این حوزه تلمّذ کرد.................
در سال 1364 با تشخیص ضرورت اجرای فرمان امام خمینی به جبهه نبرد حق علیه باطل رفت و در تاریخ 27/11/64 در جبهه فاو به شهادت رسید و بدن مطهرش پس از 75 روز به زادگاهش منتقل و در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی
فرازی از وصیتنامه شهید:
برادران مسلمان، برای حفظ خون شهدا و دستاوردهای آنان کوشا باشید و همچنان در راه خدا باشید و سنگر مجاهدان جانباز را خالی مگذارید....
و اما خواهران مسلمان، حجاب و پوشش اسلامی را رعایت کنید که بهترین و مؤثر ترین سلاح برای بانوان است. هرگز روی قبر من جوان ناکام ننویسید زیرا ما به کام خود رسیدیم.....
طلبه شهید یحیی اسفندیاری
ساری- روستای برگه
به سال 1347 شمسی نوزادی در منزل مرحوم حاج برار قلی در روستای برگه متولد شد که نامش را یحیی نهادند. مادر بزرگوارشان بانو رقیه اسفندیاری زنی مهربان و با تقوی و عاشق اهل بیت بود که فرزند عزیزش را با عشق به حضرت زهرا(س) تربیت نمود.......
شهید یحیی دروس ابتدایی را در روستا فرا گرفت و دوره راهنمایی را در روستای مجاور( نوذر آباد ) سپری نمود و به دلیل عشق و علاقه ویژه به امام حسین(ع) تصمیم گرفت تا به حوزه علمیه راه یابد. ابتدا جهت تحصیل به حوزه علمیه نکا رفت و در سال 1362 جهت ادامه تحصیل به حوزه علمیه رستمکلا هجرت نمود و به مدت دو سال در این حوزه تلمّذ کرد.................
در سال 1364 با تشخیص ضرورت اجرای فرمان امام خمینی به جبهه نبرد حق علیه باطل رفت و در تاریخ 27/11/64 در جبهه فاو به شهادت رسید و بدن مطهرش پس از 75 روز به زادگاهش منتقل و در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی
- ای مادر! تو مرا از قادر متعال به امانت گرفتی و در دامن پاکت برای خدا و در راه اسلام تربیت نمودی. اکنون نیز مرا عازم جبهه های حق علیه کفر کردی. میدانم زحمتهای زیادی برایم کشیدهای. از تو سپاسگزارم. اگر میخواهی قبول شوی از خداوند برایم طلب شهادت کن.
هرگاه خبر شهادت مرا آوردند، نماز شکر به جای آور. به یقین بدان من در آخرت به دست و پا بوسی شما خواهم آمد و تو نیز در پیش فاطمهی زهرا روسفید میشوی.
2- اما برادران! همیشه و در هر زمان برای حفظ خون شهدا و دستاوردهای آن ها کوشا و همچنان در راه خدا استوار باشید و سنگر مجاهدان جانباز را خالی مگذارید.
3- اما خواهران! حجاب و پوشش اسلامی را رعایت کنید که بهترین و مؤثرترین سلاح برای بانوان است، اما شما دوستان! از وجود پیر جماران استفاده کنید.
عجله کنید که فردا، دیر است و افسوس خواهید خورد.
4- برای طول عمر امام عزیز دعا کنید.
5- هرگز بر قبر من، جوان ناکام ننویسید، زیرا ما به کام خود رسیدیم.
وصیت نامه شهید یحیی اسفندیاری:
با درود و سلام بر نبی اکرم (ص) و جانشینان بر حقش خصوصا حضرت مهدی (عج) و نائب بر حق ایشان امام خمینی (مدظله العالی) و درود بی پایان بر گلگون کفنان ایران اسلامی.
خدایا من این وصیت نامه را در روز پر برکت تو،روز میلاد پیامبر اکرم (ص) مینویسم و امیدوارم ما را در روز قیامت در پیش رسول خودت رو سفید گردانی.
خدایا،اکنون که عازم نبرد حق علیه باطل میباشم و زحمتهایی برای اسلام کشیدم ما را با دست خالی بر مگردان و ما را با شهدای کربلا محشور بگردان.
و اما مادرم،تو از روز اول از قادر متعال مرا امانت گرفتی و مرا در دامن پاک خود در راه خداوند و اسلام تربیت نمودی و اکنون نیز مرا عازم جبهه حق علیه کفر کردی و میدانم زحمتهای زایادی برای من کشیدی از زحمت شما سپاس گذارم و اگر می خواهی نزد خدا اجرت قبول شود برایم طلب شهادت نما.
مادرم افسوس که نتوانستم زحمتهای شما را جبران نمایم و اگر چه منافق مزدور و کوردل مرا با سایر برادران از شما جدا کردند ولی مادر جان این را یقین بدان در قیامت به دست و پا بوسی شما خواهم آمد و تو نیز در نزد فاطمه زهرا (س) رو سفید میشوی.
چه زیبا امتحان دادی مادر جان یک وقت منتظر نباش که فرزندت کی سالم برمیگردد زیرا من مانند برادرانم سهراب و حسین و نظرعلی معافی و برادر خلردی سالم برگردم و هروقت خبر شهادت مرا آوردند نماز شکر بجا آور و بجای لباس مشکی،لباس سفید بپوشید راستی مادر جان تو دوست داشتی دامادی مرا ببینی و بر سرم نقل بپاشی اما من داماد شدم و دشمن بر سرم رگبار و مسلسل ریخت.اما برادران همیشه و در هرزمان برای حفظ خون شهدا و دستاوردهای آنان کوشا باشیدو همچنان در راه خدا استوار باشید و سنگر مجاهدان جانباز را خالی مگذارید و اما خواهران حجاب و پوشش اسلامی را رعایت کنید که بهترین و موثرترین سلاح برای بانوان است و هرگز بر قبر من جوان ناکام ننویسید زیرا ما به کام خود رسیدیم و اما دوستان از وجود پیر جماران استفاده کنید، بجنبید که فردا دیر است و افسوس خواهید خورد.در ضمن مرا در مزار شهدای برگه کنار قبر شهید صادقعلی اسفندیاری دفن کنید و برای طول عمر امام عزیز دعا کنید
والسلام